استاد سهراب سپهری
به سراغ من اگر مي آييد
پشت هيچستانم
پشت هيچستان جايى است
پشت هيچستان رگ هاى هوا پر قاصدهايى است.
كه خبر مى آرند از گل واشده ى دورترين بوته خاك.
روي شن ها هم نقش هاى سم اسبان سواران ظريفى ست كه صبح
به سر تپه معراج شقايق رقتند
پشت هيچستان چتر خواهش باز است :
تا نسيم عتشى در بن برگى بدود
زنگ باران به صدا در مى آيد .
آدم اين جا تنهاست
و در اين تنهايى سايه نارونى تا ابديت جاريست
به سراغ من اگر مى آيد
نرم و آهسته بياييد مبادا كه ترك بردارد
چينى نازك تنهايى من .
+ نوشته شده در شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۱۵ ب.ظ توسط ابوذر محمدی نیا
|